چند خط سکوت........در تنهایی محض....

دلم یک غریبه می خواهد بیاید بنشیند فقط سکوت کند
و من هـی حرف بزنم و بزنم و بزنم
تا کمی کم شود این همه بار . . .

بعد بلند شود و برود نه نصیحتی نه . . .
انگار نه انگار . . . !

نظرات 1 + ارسال نظر
مفقود یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 ساعت 19:29

من و تنهاییم و این آسمون

من و اشک و بغض گلوم

.

من و اینجا پر خاطراتت

ابراش میندازه منو یادت

.

در و دیوارش همشون میدن بوی تورو

ثانیه هاش میارن بیادم یاد تورو

.

روی دیوار کاه گلی جای یه عکس خالیه

اونجا بخوره عکس من اینم دیگه عالیه

.

یعنی میشه عکس منم بیاد پیش عکس تو

کمکم کن یه وقت راه و نیام بر عکس تو

.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد