نـــیازار دلــی را کــه تــو یـــارش بــاشــی

نازار دلی را که تو یارش باشی،معشوقه پیدا و نهانش باشی 

زان میترسم که از دل آزردن تو،دل خون شود و تو در میانش باشی 

دانی که به دیدار تو جونم تشنه،هرلحظه که بینمت فزونم تشنه 

من تشنه آن دو چشم مخمور توام،عالم همه زین سبب به خونم تشنه 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد