ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چه روز قشنگی بلبل بر درخت و پروانه بر گل و گل در خاک نشسته
افتابی دلنشین می تابد از ان سوی سایه
هوا پر از بوی پاییز است
و حوض خانه پر از ماهی های بی طاقت
و مظهر عشق عاشق صحرایی من در کنار من ایستاده بر دو پای تنومند خویش
در کنار من ایستاده و نگاهش چو تیری از کمان رها شده بر نگاه من مینشیند
و من به یکباره میفهمم کسی هست که مرا دوست دارد
و کسی هست که من اورا دوست دارم
و دیگر بهانه ای ندارم برای گریستن
بهانه ای ندارم برای رفتن
و تمام بهانه های من اکنون برای بودن است
برای ماندن و زیستن.