با خود خیال کردم که تو با من همراه و هم دردی یا که دوستم داری،دیوونه بودم من.اون وقتا که مثل یه سایه من هر جا به دنبالت دلواپس و شبگرد دیوونه بودم من.کاشکی که عمرم رو از بین نمی بردم حتی غرورم رو پیشت نمی شکستم.چون عاشقت بودم هر روز دعا کردم شاید که برگردی اما شکستم من
قشنگ بود..
ممنون
سیگار بهانه است…
و من باز عمیق تر پک میزنم…
تا خاکستر کنم،روزهای بر باد رفته ام را…
سلام ادوین
مث اینکه وضعت اصلا خوب نیستا!!!!
شکست عشقی خوردی؟
سلام نه مگه بیکارم
تند رفت کودکی های من…
با آن دوچرخه ی قراضه اش که همیشه ی خدا پنچر بود....
سلام آقای ادوین
مطلب زیباییست.
سلام اهو جان ممنون از نظراتت