تا دلت بخواهد بغض دارم


تا دلت بخواهد بغض دارم


تا حدی که به بغض هایم خمس تعلق میگیرد . . .



دل تنگم…

——- * ——-

دل تنگم…

دل تنگ آن روزها، که نمیدانم محبتهایش توهم من بود!!

یا ترحم او؟؟!

——- * ——-

روزی بودنم آرزو میشود…

——- * ——-

روزی بودنم آرزو میشود…

اما من دیگرنیستم.

آن روز، جای من خوب است و حال تو خراب…

و به گمانم آن روز نزدیک است…

——- * ——-


روزهای بر باد رفته

سیگار بهانه است…

و من باز عمیق تر پک میزنم…

تا خاکستر کنم،روزهای بر باد رفته ام را…

هق هق های دخترانه

جسارت میخواهد نزدیک شدن به افکار دختری که روزها مردانه با زندگی میجنگد

اما شب ها بالشش ازهق هق های دخترانه اش خیس است . . .

پشت پا خوردم


پشت پا خوردم ز هر کَس که گفت یار منه


چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه


هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم


دیدم این دست محبت ، حلقه دار منه

ننویس قلم!


ننویس قلم!



گاهی بغض کن…


داری همه چیز را رسوا می کنی!!!

شیشه نازک احساس مرا دست نزن!

شیشه نازک احساس مرا دست نزن!



چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !!!



آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …



کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت!!!

نگران شب هایم نباش . . .


نگران شب هایم نباش . . .

تنها نیستم !

بالشم. . .

هق هق سکوتم. . .

قرص هایم . . . .

لرزش دستانم . . .

همه هستن ، تنها نیستم . . . !

باخت زیبایی بود!


دَم از بازی حکم میزنی!

دَم از حکم دل میزنی!

پس به زبان “قمار” برایت میگویم!

قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!

باخت  زیبایی بود!

یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم!

یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم!

دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند!