....


تا که رفتیم همه یار شدند
خفته ایم و همه بیدار شدند
قدر آیینه بدانیم چو هست

نه در آن وقت که افتاد و شکست
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
تا رفت به عزت ببرندش سر دست

نظرات 7 + ارسال نظر
گوگولی پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 18:53

از لحظه ای که چشم باز میکنم

کار شروع میشود

نظارت و برسی کیفیت تک تک اعضای بدن

قلب … چشم … گوش …

مبادا ذره ای

از عاشق تو بودن منحرف شده باشند . . . !

like

گوگولی جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 17:18

یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم

لایک داری

گوگولی جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 17:19

آفتابگردان دنبال خورشید می گشت ، ناگهان ستاره ای چشمک زد..آفتابگردان سرش را پایین انداخت آری...گلها هیچ وقت خیانت نمی کنند

به به

مصوم شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:14

دمت گرم...

دم خودت گرم

گوگولی شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 18:00

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !

من را به من نبودن محکوم نکن !

من همانم که درگیر عشقش بودی !

یادت نمی آید ؟!

من همانم !

حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !

saye شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:44

حرفهاتون قشنگه ولی نمیتونم اینو بفهمم که چرا شما همشهریای خودم همش تو اینطور فازا هسین.لطفا اگه فهمیدی به منا بوگو؟

سایه جون منا زیاد با ای فازا حال نمیکنا ولی بعضی موقا لازمه میفهمی خو چی میگا؟

[ بدون نام ] شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 21:24

عقاب سرخ1 19/11 92ساعت21.17 دمتگرم لایک دادم . دگر دل کندم از یاران دگر در خود فرو رفتم مپرس از اعتبار من دگر از رنگ و رفتم کسی که از صدا میگفت به لب مهر سکوتم زد مرا بالای بالا برد ولی سنگ سقوطم زد به جبران کدامین رنگ به من رنگ ریا خورده به تاوان کدامین جنگ به من سنگ بلا خورده به هر یاری که رو کردم یه دشنه بر دلم میکاشت هراس یک نفس مردن مرا یکدم رها نگذاشت پر پر وازه دیروزو شکسته باله امروزم بلند پروازی از یاران منم فردا که میسوزم .

زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد