ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
میگویند شاد بنویس...
نوشته هایت درد دارند!
و "من"یاد مردی می افتم
که با کمانچه اش،
گوشه خیابان شاد میزند...
اما...با چشمهای خیس...
درد دارد …...
وقتی همه چیز را میدانی و فکر میکنند نمیدانی و غصه میخوری که میدانی و میخندند که نمیدانی.....!
آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد،
فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی . . .
آخی اینجایه که میگن ادوین رو درک کنین!!!
من همینو قبلا گذاشته بودم تو وبلاگم
نمیای سر بزنی همینه برادر از دس تو
خواهر من خیلیا مثل خودت به من گفته بودن که چرا غمگین مینویسی این جواب سوالای شماست چکار به کسی دارم اینو گذاشته یا نه
شلام خوبی سر نمی زنی
سلام خوبم ممنون چشم سر میزنم